به گزارش نبض بورس، خبر کلاهبرداری کوروش کمپانی چند روزی است که نقل محافل شده است؛ شرکتی که به شیوه پانزی درصدد کلاهبرداری از بسیاری از مردم برآمد و سناریوی خود را بدین شکل اجرا کرد که با قیمت بسیار باورنکردنی به فروش محصولات شرکت اپل و حتی گوشیهای سامسونگ پرداخت و شگرد خود را با تبلیغات گسترده در فضای مجازی پیش برد تا اعتماد افراد را بدین صورت جلب کند و کارشناسهای حوزههای مختلف، دلایل متعددی را برای این قصه کلاهبرداری تکراری برشمرده اند و نکته قابل تأمل این است که بدون شک، پرونده کوروش کمپانی، اولین و آخرین مورد کلاهبرداری نخواهد بود. از اینرو، ثآرا سادات میران مدرس و محقق اقتصاد رفتاری در گفتو گو با نبض بورس به برخی از ابعاد مختلف این موضوع پرداخت.
ثآرا سادات میران، مدرس و محقق اقتصاد رفتاری در خصوص دلیل شکل گیری کوروش کمپانیها و اعتماد مردم به آنها بیان کرد: فضای مستعد جهت رشد کلاهبرداری و طرحهای پانزی، نبود نظارت نهاد پاسخگو و مسئول، فقر فرهنگی و احساس فومو و عقب ماندگی آحاد جامعه با توجه به رشد و توسعه کشورهای همسایه، ایجاد شکاف و فاصله طبقاتی روز افزون، گرانی و تورم افسار گسیخته زمینه شکل گیری چنین طرحهایی را در جامعه افزایش میدهد.
این مدرس و محقق اقتصاد رفتاری در پاسخ به این پرسش که «آیا سلبریتیها و مردم نقش پررنگی در این کلاهبرداری گسترده داشته اند یا مشکل نظارت است؟» گفت: اولین مسئله برای مقدمات این طرح، نبود نهاد نظارتی مسئول، خبره و متخصص است چرا که اگر در ابتدا، چنین نهادی نظارت کافی بر تبلیغات گستردهای از این دست توسط برخی از سلبریتیها داشته باشد و محدودیتها و قوانین و قراردادهای مکتوب مشخص شوند از ایجاد چنین آشفته بازاری جلوگیری میشود. بنابراین، نبود پاسخگویی و رسیدگی به پروندههای کلاهبرداری قبلی، دست افراد شیاد را هر روز بازتر میکند چرا که در تخلفات قبلی هیچ مالباختهای به عدالت به حقوق خود نرسیده است. در نتیجه، اگر در چنین عرصه هایی، نهاد نظارتی وجود داشته باشد دریافت و شرایط کسب درآمد سلبریتیها نیز، مورد بررسی قرار میگیرد و چنین اتفاقاتی رخ نخواهد داد.
ثآرا سادات میران با اشاره به عواملی که باعث سوء استفاده برخی از سلبریتیها در فضای تبلیغاتی تصریح کرد: تحریم و فیلتر، نبود امنیت اقتصادی و نبود نظارت بر تبلیغات موجب سوء استفاده هر چه بیشتر برخی از سلبریتیها را فراهم کرده است. البته ناگفته نماند که این دسته از سلبریتیها هیچ یک از قواعد و قوانین حرفهای تبلیغات را رعایت نکردند و با پیامهای جاعلانه و فریب کارانه مانند «من خریدم و خیلی راضی ام» موجبات اغوا را فراهم کردند.
این محقق اقتصاد رفتاری در پاسخ به این پرسش که «آیا میتوان صرفاً به مجوزهای صادرشده یا نماد اعتماد الکترونیکی اعتماد کرد و در چنین آشفته بازار اقتصادی در کشور باید چه اقداماتی انجام شود؟» گفت: تجربههای مختلف از سکه ثامن گرفته تا کوروش کمپانی نشاندهنده این موضوع است که در طول بیش از یک دهه از عمر «ای نماد» که مبنا بود نماد الکترونیکی وب سایتها جهت اعتبار بخشی به آنها باشد این نماد در کارکرد اصلی خود یعنی ایجاد اعتماد دچار نقصان بزرگی بوده است.
ثآرا سادات میران با بیان این که کلاهبرداریهای این چنینی میتوانند به کمرنگتر شدن هرچه بیشتر اعتماد عمومی کمک کنند، تأکید کرد: کلاهبرداری در تمام گستره دنیا و کشورهای مختلف وجود دارد و امکان کنترل جامع و وافی به صورت کامل وجود ندارد و این امری طبیعی است. اما عاملی که دامنه بی اعتمادی را گسترده میکند نبود پاسخگویی دولت و همچنین، نبود توانمندی دولت در دستگیری و ارجاع زیان مالبختگان است که تبعات زیانبار و سنگینی در روح اجتماعی بر جای خواهد گذاشت.
او با اشاره به موانع و سنگ اندازیها و نبود نمایندگیهای شرکتهایی مثل «اپل» و... در ایران به عنوان برخی از عوامل بروز چنین مشکلاتی عنوان کرد: واقعیت این است که بروز چنین مشکلاتی ارتباط کاملاً مستقیمی با سنگ اندازی ها، نبود اقتصاد آزاد و نمایندگیهای معتبر و تحریم دارد و همین مسائل، دلایل اصلی چنین دست اندازیهایی در مال و ثروت افراد یک جامعه هستند.
این مدرس اقتصاد رفتاری در پاسخ به این پرسش که «از لحاظ روانشناسی و اقتصاد رفتاری مشکل کجاست؟» ادامه داد: تورشها و سوءگیریهای فراوانی در این مقوله وجود دارند.
ناتوانی در شفاف اندیشی مانند فرا اعتمادی، اثر هاله ای، خطای کمبود، تأیید اجتماعی، سوءگیری در دسترس بودن، اجتناب از زیان، نبود تشخیص تفاوت ریسک، نبود قطعیت و بسیاری از عوامل دیگر که در این مقوله نمیگنجند.
ثآرا سادات میران درمورد چرایی فریب خوردن برخی از افراد جامعه از طریق قیمت گذاریهای پایین از سوی برخی از افراد و شرکتها و با وجود احتمال فراوان کلاهبرداری در چنین شگردهایی افزود: در پاسخ باید گفت که در اینجا کلمه طمع رنگ میبازد و همانطور که در سطوح بالا بیان شد، جای خود را به فقر فرهنگی و احساس فومو میدهد.
این محقق اقتصاد رفتاری، از فقر فرهنگی و اقتصادی به عنوان مهمترین دلایل چنین سوء استفاده گریهایی در جامعه ایران تأکید کرد.
او با اشاره به دلایل انتخاب و اشتیاق اغلب افراد برای تهیه محصولات اپل و داشتن گوشی آیفون تأکید کرد: اگر معیار تجمل گرایی و تبلیغات را فاکتور بگیریم مسئلهی سلیقه افراد عامل مهمی است. اینکه افراد، متقاضی استفاده از کدام مدل نرم افزار هستند؛ اندروید یا آیفون بسته به عوامل گسترده اجتماعی، فرهنگی و تربیتی دارد. اما به طور کلی، جامعه شناسان و روانشناسان میتوانند در مورد علت این که هر ساله به خیل مشتاقان خرید گوشیهای آیفون، آن هم در نسخههای جدید و همین طور، محصولات اپل افزوده میشود، پاسخ دهند.
ثآرا سادات میران یادآور شد: ما به دنبال مقصر نیستیم بلکه در جست و جوی رفع نقصان به منظور جلوگیری از تکرار چنین مسائلی هستیم و نکته مهمی که امیدوارم مغفول نماند این است که مالباختگان به دنبال راهکار ارجاع پولشان باشند؛ آن هم در برهه ایی از زمان که بنا به دلایل مذکور تصمیماتی چنین سهل انگارانه گرفته اند. بنابراین، اگر درمانی برای درد آنها نداریم با مطالب طنز گونه نیز، دردی بر زخمشان نباشیم. از طرفی، اگر نهادهای نظارتی به جای سخت گیری در بدو ورود، در طول مسیر کنترل و نظارت داشته باشند و در صورت بروز چنین مشکلاتی به صورت ضربتی وارد عمل شوند و شخص خاطی را دستگیر و تحویل قانون دهند شاید در آینده، چنین مواردی کمتر رخ بدهند.
این مدرس اقتصاد رفتاری در پایان خاطرنشان کرد: در رابطه با داستان «کوروش کمپانی» و سلبریتیهایی که گروه گروه به تبلیغات آن پیوستند باید گفت داستانی قدیمی در ورژنی جدید بود.
داستان مرد جوانی که به خواستگاری دختر بیل گیتس رفت و سمت مدیر عاملی بانک معتبری را نیز از آن خود کرد؛ داستان «کوروش کمپانی» و اولین مبلّغان آن است.